در ستايش صلح
جعفر گلابي
رستن مردمان از جفاي تحريمها يك پيروزي بزرگ است
برخلاف جنگ، صلح هيچ دليلي لازم ندارد.برخلاف صلح، جنگ نياز به محافظت ندارد.صلح شكوفايي است و جنگ انفجار است.اگر از اوضاع جهان هيچ نميدانستيم و ميشنيديم كه ميان دو كشور مهم منطقه خاورميانه براي روابط حسن همجواري توافقي صورت گرفته است بايد از آن خوشحال ميشديم.همچنانكه اگر ميان كره شمالي و كره جنوبي صلح شود و جنگ روسيه و اوكراين خاتمه پيدا كند و روزي را شاهد باشيم كه دبيركل سازمان ملل در نطقي تاريخي اعلام كند كه بشريت پيروز شد، چراكه امروز در هيچ جاي جهان جنگي در جريان نيست، آن روز را بايد روز تولد انسان خردمند نامگذاري كنيم. نميخواهيم گذشتهها را به رخ بانيان قهر و غضب و تشنج بكشيم ولي 7سال پيش نه تنها جهان اسلام كه منطقه، بلكه كل آسيا خسارات قطع رابطه ميان ايران و عربستان را چشيدند و طرفداران تفرقه و تخاصم دائم ميان كشورهاي در حال توسعه شاد شدند.طي اين 7 سال هيچ تنگنا و نياز و فشار داخلي و خارجي لازم نبود تا دو كشور به اين نتيجه برسند كه دوستي و ترك تخاصم به نفع دو كشور و از آن مهمتر به نفع مردم منطقه است.بازتاب فوري و مثبت اين توافق در بازارها اولين برهان اميدبخش اين توافق است و چنانچه به سرانجام مطلوب خود برسد قطعا تحولات گوناگون اقتصادي و سياسي و حتي فرهنگي خوبي را به همراه خواهد داشت.البته هر صلحي نيازمند پاسداري و عزم و اراده راسخ براي حفظ آن است. بيشك از همين فردا دستهاي آشكار و پنهان به كار خواهند افتاد كه حادثهاي پديد آيد و همه رشتهها پنبه شوند. درست از همين نقطه است كه حاكمان دو كشور بايد به درستي انتخاب خود ايمان داشته باشند و در هر شرايطي از آن محافظت به عمل آورند. اما مهمتر از نفس توافق ايران و عربستان راه استراتژيك تشنجزدايي و صلحگرايي در روابط خارجي و افضل از آن دميدن روح همگرايي و همبستگي داخلي از طريق مدارا و گفتوگو و به رسميت شناختن علايق مختلف موجود در جامعه است. رويكرد مثبت و انساني در هر زمينهاي نتايج فرخنده به بار ميآورد و در مقياسي بزرگ از رنجها و دردها و نااميديها و خمودگي و سرخوردگي و ناهنجاريها ميكاهد.اگر اروپا هماكنون به توسعه رسيده و شاهد پيشرفتهاي بزرگ در همه زمينههاي علمي، فني، اقتصادي و خصوصا رفاه عمومي است به اين دليل است كه در دو جنگ بزرگ جهاني اول و دوم طعم تلخ درگيري نظامي را تا مغز استخوان حس كرد و پس از آن جز برخي جنگهاي محدود در يوگسلاوي سابق و امثال آن شاهد هيچ جنگ بزرگي نبوده و همه پيشرفتهاي خود را مديون صلحي است كه قاطعانه و با تمام قوا در درون خود از آن محافظت به عمل ميآورد.در همين مدت مسكو دو جنگ را آغاز كرد كه در اولي از عوامل اصلي فروپاشي شوروي شد و در دومي هنوز معلوم نيست كه عاقبتش چه خواهد شد؟ ما دليلي براي ايجاد يا افزايش تخاصم با همسايگان خود نداريم و همه مشكلات موجود از طريق ديپلماسي قدرتمند و كارشناسانه قابل حلند.ايران ميتواند توافق با عربستان را الگويي براي روابط با ديگر كشورها كه اختلافي با ما دارند، قرار دهد و اختلاف با هر كشوري را از طريق سياسي پيگيري كند و اهرمهاي ميداني را فقط در جهت دفاع از كيان كشور به عنوان آخرين گزينه ضروري به كار گيرد. سالها از طريق ميدان در خاورميانه كار كردهايم حداقل چند سال هم از طريق محوريت ديپلماسي به فعاليت و تحرك بپردازيم. غولهاي بزرگ رسانهاي جهان بيوقفه ايران را به عنوان برهم زننده صلح و ثبات منطقه و حتي جهان معرفي كردهاند و از همين طريق امكان وضع گستردهترين تحريمها را به وجود آوردهاند.اين فضاي تخاصم و تهاجم از طريق استراتژي گفتوگو قابل اضمحلال است و ايرانستيزان را خلع سلاح خواهد كرد.ارايه چهرهاي منطقي، صلحجو و انساندوستانه و احترام به مناسبات جهاني هر چند پيرامون آنها حرف و حديث داشته باشيم سپر محكم و كم هزينهاي است كه حتي از گنبدهاي آهنين هم بهتر عمل ميكند و اتفاقا در گنبدهاي نظامي تاسيس شده بر سر نژادپرستان خلل ايجاد خواهد كرد.با همه اينها مراقبت و دقت و تمركز بر مكايد بازيگران جهاني شرط عقل است.تشنجزدايي و صلحطلبي نبايد به سادهانگاري ختم شود و خداي ناكرده روزي چشم باز كنيم و ببينيم كه مثلا دولتي براي بركشيدن دامان خود از تركشهاي يك جنگ احتمالي دست دوستي به سوي ما دراز كرده باشد. راهبرد صلح هوشمندانه يك نياز ضروري است كه با تشريك مساعي و مشاوره همه كارشناسان خبره و باتجربه در دسترس است.اميد است با ابتكار عمل تهران برجام هم با سرعت به نتيجه برسد و سايه شوم تحريمها از سر مردم مظلوم كشورمان برچيده شود.شايد در ابتدا امتياز دادن مكروه به نظر برسد و ظلم تلقي شود كه در هر معاملهاي امكان سود و زيان وجود دارد ولي زمان از آن ماست و رستن مردمان از جفاي تحريمها خود يك پيروزي بزرگ و حياتي و اساسي است كه چيز ديگري جاي آن را نخواهد گرفت.